http://www.radiofarda.com/content/f35_Times_Fakhrizadeh/1904799.html
تایمز: نامه محسن فخریزاده، مدیر ارشد برنامههای اتمی ایران
۱۳۸۸/۰۹/۲۴
روزنامه تایمز چاپ لندن در مطلبی به معرفی مدیر ارشد برنامههای هستهای ایران پرداخته و با اتکا به مجموعهای از اسناد جدید مروری دارد بر روند تجدید سازمان و پیشرفت برنامههای هستهای ایران.
روزنامه تایمز مینویسد براساس نامه رسمی که به دست آورده است با اطمینان میتواند بگوید که محسن فخری زاده مدیر ارشد برنامههای هستهای ایران است. او مدیریت نهادی را برعهده دارد که نام رسمی آن « عرصه توسعه و گسترش تکنولوژیهای پیشرفته » است. به گفته دستگاههای امنیتی غربی این جدیدترین نامی است که برای پوشش سازمانهای فعال در برنامه هستهای ایران ابداع شده است.
به نوشته روزنامه تایمز آژانس بین المللی انرژی اتمی از مدتها پیش میدانسته که محسن فخری زاده مدیر اصلی برنامههای هستهای پنهانی ایران است و بارها خواستار دیدار و مصاحبه با وی شده است. اما دولت ایران که میکوشد جزییات برنامههای هستهای خود را پنهان نگاه دارد همواره این تقاضا را رد کرده است.
به نوشته تایمز محسن فخری زاده پروفسور رشته فیزیک و از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. به خاطر تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد و ممنوع کردن سفر خارجی مسوولان هستهای ایران او نمیتواند از کشور خارج شود. اما گفته میشود که آقای فخری زاده از عناصر بسیار وفادار به رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
نامه رسمی که با امضا آقای فخری زاده به دست روزنامه تایمز افتاده است توسط وی و خطاب به ۱۲ بخش مختلف و سازمان تحت مدیریت او نوشته شده است. کارشناسان معتقدند که گردآوری و سازماندهی این ۱۲ بخش متفاوت زیر یک فرماندهی واحد نظامی نشان میدهد که هدف این نهاد فعالیتهای هستهای غیرصلح آمیز است.
به نوشته روزنامه تایمز دولت ایران وجود برنامههای هستهای تسلیحاتی در این کشور را تکذیب کرده است اما دیپلماتهای غربی معتقدند تولید سوخت هستهای پوششی است برای فعالیتهای پنهانی ایران جهت دستیابی به سلاح هستهای .
روزنامه تایمز میافزاید نامهای که به امضای محسن فخری زاده به دست این روزنامه رسیده است، با مدارکی که سال گذشته در جلسه فوقالعاده هیئت رئیسه آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه شد شباهتهای فراوانی دارد. در یکی از آن مدارک نیز به سازمانهای تابع دستور داده شده بود که از این پس نام واقعی دانشوران علوم هستهای و نظامی را در مکاتبات خود قید نکنند.
روزنامه تایمز در بخش دیگری از این مطلب مینویسد که از روی اسناد و نامههای بدست آمده به خوبی میتوان دید که «عرصه توسعه و گسترش تکنولوژیهای پیشرفته » در تمام زمینهها بشدت پنهان کاری میکند. با این همه از اطلاعات مندرج در این مدارک میتوان دریافت که سازمانهای تابع این نهاد در برنامه چهار ساله اخیر خود به دنبال تحقیقاتی هستند که برای تولید سلاحهای هستهای ضروری است.
تایمز با نقل جملاتی از این اسناد که وظایف برخی نهادها و ارزیابی از عملکرد آنها را با جملاتی مبهم بررسی میکند به این نتیجه رسیده است که برنامه تحقیقاتی مربوط به سلاحهای هستهای که در سال ۲۰۰۳ متوقف شده بود دوباره از سرگرفته شده است.
روزنامه تایمز مینویسد برنامههای هستهای ایران از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی تاکنون دو بار تجدید سازمان شده است. اکثر دستگاههای اطلاعاتی غرب متتقدند که پس از پایان جنگ ایران و عراق ودرگذشت آیت الله خمینی برنامههای هستهای ایران از مسیر صلح آمیز به سمت اهداف نظامی تغییر جهت داده است.
بنابر ارزیابیهای موجود محسن فخری زاده از سال ۲۰۰۰ به ریاست نهادهای فعال در برنامههای هستهای ایران منصوب شده است. در سال ۲۰۰۲ یک گروه اپوزیسیون وجود مرکز غنی سازی نطنز را برملا کرد. در پی حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، دولت ایران همکاری و تبادل اطلاعات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را آغاز کرد و به نظر میرسد که در آن زمان تحقیقات روی ساخت سلاحهای هستهای متوقف شد.
روزنامه تایمز از قول کارشناسان مینویسد که با از سرگیری فعالیتهای پنهان هستهای در سالهای اخیر دولت ایران نهادهای فعال در این زمینه را تجدید سازمان کرده و کوشیده است که بر پنهانکاری آنها بیافزاید. به اعتقاد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در همان مقطع نیز کارشناسان ایرانی دانش لازم برای تولید سلاح هستهای را به دست آورده بودند.
در پایان تایمز یادآوری میکند که به اعتقاد برخی از کارشناسان غربی شاید این تجدید سازمان و پنهانکاری دلیل اصلی برای پیدا نکردن شواهد مربوط به فعالیتهای تسلیحاتی در ایران است. با این همه دیوید آلبرایت یک کارشناس ارشد امور تسلیحاتی و هستهای معتقد است که مطالب موجود در مدارکی که به دست روزنامه تایمز افتاده با اطلاعات و ارزیابیهای دستگاههای امنیتی آمریکا سازگار نیست. جمعبندی تازه دستگاههای امنیتی آمریکا این است که فعالیتهای هستهای تسلیحاتی در ایران پس از توقف در سال ۲۰۰۳ دیگر از سر گرفته نشده است.
پاتریک کلاسون، یکی از دو نویسنده کتاب "مهار کردن جاه طلبی های اتمی ایران" میگوید، "اگر این داستان حقیقت داشته باشد، ایران تا کنون به مقدار قابل ملاحظه ای از کمکهای خارجی بهره گرفته است و توانائی بسیاری هم در پنهان کاری از خود نشان داده است." [40]
حزب اللهی های امام زمانی بعدها اعتراف کردند که آزمایشات شیمیائی جدا سازی پلوتونیوم را با موفقیت انجام داده اند. پلوتونیوم 210 برای انفجار بمب اتمی از طریق واکنش های زنجیره ای قابل استفاده می باشد. [41] اگرچه در آنزمان مقامات ایرانی به بازرسان آژانس اتمی قول دادند که بزودی غنی سازی را متوقف خواهند کرد، اما هرگز به وعده خود وفا نکردند. [42] تهران، یکبار دیگر دروغ گفت تا به امتیاز های کوتاه مدت دیپلماتیک دست یابد. در 10 آگوست 2004 ، خرازی گفت که ایران غنی سازی را از سر نخواهند گرفت مگر اینکه تغییرات قابل ملاحظه ای در امنیت و منافع ملی ایران به وجود بیاید. [43] وقفه کوتاه در غنی سازی هفت هفته بیشتر طول نکشید و ایران غنی سازی را از سر گرفت بدون اینکه تغییرات قابل ملاحظه ای در شرایط امنیت و منافع ملی ایران به وجود بیاید. در حقیقت در آنزمان، موضع ژئوپولوتیکی ایران محکم تر شده بود، زیرا از یک طرف نیروهای امریکائی در عراق درگیر شورش های خونین شدند و از طرف دیگر قیمت نفت به بالا ترین میزان خود رسید. نیت قلبی خرازی، و اینکه وی قصد نداشت دروغ بگوید، باید که از دید ناظران غربی بی اهمییت باشد. در آوریل 2004 ، آژانس بین المللی انرژی اتمی رسوبات اورانیوم غنی شده در حد بمب اتمی را در تاسیسات دیگر پیدا کرد. [44] باز دروغ ایران فاش شد. در 24 سپتامبر 2004 ، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین ، اطریش، ملاقات کردند. پس از بازگو کردن فهرست طولانی دروغهای تهران، تصمیم شورای حکام بر این شد که ، "زیر پا گذاشتن مفاد عهد نامه ان تی پی ( منع گسترش سلاحهای هسته ای) ، بی توجهی به الزامات قانونی خود در قبال عهد نامه، . . . به عنوان قانون شکنی از سوی ایران تلقی میشود." [45]
اگر نه دروغ های آشکار، تهران دائما روح معاهده ان تی پی را نقض میکند. از یک طرف متمم معاهده را امضا میکند ولی از طرف دیگر آنرا تصویب نمیکند. با این ترفند ها، هم ایران از امتیازات امضا کردن معاهده ان تی پی ، مانند دسترسی به تکنولوژی پیشرفته ، برخوردار می شود و هم از بازرسی های دقیق که لازمه مراعات مفاد متمم عهدنامه هستند، سر پیچی میکند. [46] مقامات ایرانی همچنین قول داده بودند که تا تصویب متمم عهدنامه در مجلس، مفاد آنرا کاملا مراعات کنند. اما باز هم این قول خود را شکستند. [47] بر اساس گزارشات آسوشیتد پرس، در اوائل سال جاری، دولت ایران به بازرسان آژانس بین المللی اجازه نداد تا از تاسیسات نطنز بازدید کنند. این یک تخلف آشکار مفاد ان پی تی بود
روزنامه تایمز مینویسد براساس نامه رسمی که به دست آورده است با اطمینان میتواند بگوید که محسن فخری زاده مدیر ارشد برنامههای هستهای ایران است. او مدیریت نهادی را برعهده دارد که نام رسمی آن « عرصه توسعه و گسترش تکنولوژیهای پیشرفته » است. به گفته دستگاههای امنیتی غربی این جدیدترین نامی است که برای پوشش سازمانهای فعال در برنامه هستهای ایران ابداع شده است.
به نوشته روزنامه تایمز آژانس بین المللی انرژی اتمی از مدتها پیش میدانسته که محسن فخری زاده مدیر اصلی برنامههای هستهای پنهانی ایران است و بارها خواستار دیدار و مصاحبه با وی شده است. اما دولت ایران که میکوشد جزییات برنامههای هستهای خود را پنهان نگاه دارد همواره این تقاضا را رد کرده است.
به نوشته تایمز محسن فخری زاده پروفسور رشته فیزیک و از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. به خاطر تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد و ممنوع کردن سفر خارجی مسوولان هستهای ایران او نمیتواند از کشور خارج شود. اما گفته میشود که آقای فخری زاده از عناصر بسیار وفادار به رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
در همین مورد:
به نوشته روزنامه تایمز دولت ایران وجود برنامههای هستهای تسلیحاتی در این کشور را تکذیب کرده است اما دیپلماتهای غربی معتقدند تولید سوخت هستهای پوششی است برای فعالیتهای پنهانی ایران جهت دستیابی به سلاح هستهای .
روزنامه تایمز میافزاید نامهای که به امضای محسن فخری زاده به دست این روزنامه رسیده است، با مدارکی که سال گذشته در جلسه فوقالعاده هیئت رئیسه آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه شد شباهتهای فراوانی دارد. در یکی از آن مدارک نیز به سازمانهای تابع دستور داده شده بود که از این پس نام واقعی دانشوران علوم هستهای و نظامی را در مکاتبات خود قید نکنند.
روزنامه تایمز در بخش دیگری از این مطلب مینویسد که از روی اسناد و نامههای بدست آمده به خوبی میتوان دید که «عرصه توسعه و گسترش تکنولوژیهای پیشرفته » در تمام زمینهها بشدت پنهان کاری میکند. با این همه از اطلاعات مندرج در این مدارک میتوان دریافت که سازمانهای تابع این نهاد در برنامه چهار ساله اخیر خود به دنبال تحقیقاتی هستند که برای تولید سلاحهای هستهای ضروری است.
تایمز با نقل جملاتی از این اسناد که وظایف برخی نهادها و ارزیابی از عملکرد آنها را با جملاتی مبهم بررسی میکند به این نتیجه رسیده است که برنامه تحقیقاتی مربوط به سلاحهای هستهای که در سال ۲۰۰۳ متوقف شده بود دوباره از سرگرفته شده است.
روزنامه تایمز مینویسد برنامههای هستهای ایران از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی تاکنون دو بار تجدید سازمان شده است. اکثر دستگاههای اطلاعاتی غرب متتقدند که پس از پایان جنگ ایران و عراق ودرگذشت آیت الله خمینی برنامههای هستهای ایران از مسیر صلح آمیز به سمت اهداف نظامی تغییر جهت داده است.
بنابر ارزیابیهای موجود محسن فخری زاده از سال ۲۰۰۰ به ریاست نهادهای فعال در برنامههای هستهای ایران منصوب شده است. در سال ۲۰۰۲ یک گروه اپوزیسیون وجود مرکز غنی سازی نطنز را برملا کرد. در پی حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، دولت ایران همکاری و تبادل اطلاعات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را آغاز کرد و به نظر میرسد که در آن زمان تحقیقات روی ساخت سلاحهای هستهای متوقف شد.
روزنامه تایمز از قول کارشناسان مینویسد که با از سرگیری فعالیتهای پنهان هستهای در سالهای اخیر دولت ایران نهادهای فعال در این زمینه را تجدید سازمان کرده و کوشیده است که بر پنهانکاری آنها بیافزاید. به اعتقاد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در همان مقطع نیز کارشناسان ایرانی دانش لازم برای تولید سلاح هستهای را به دست آورده بودند.
در پایان تایمز یادآوری میکند که به اعتقاد برخی از کارشناسان غربی شاید این تجدید سازمان و پنهانکاری دلیل اصلی برای پیدا نکردن شواهد مربوط به فعالیتهای تسلیحاتی در ایران است. با این همه دیوید آلبرایت یک کارشناس ارشد امور تسلیحاتی و هستهای معتقد است که مطالب موجود در مدارکی که به دست روزنامه تایمز افتاده با اطلاعات و ارزیابیهای دستگاههای امنیتی آمریکا سازگار نیست. جمعبندی تازه دستگاههای امنیتی آمریکا این است که فعالیتهای هستهای تسلیحاتی در ایران پس از توقف در سال ۲۰۰۳ دیگر از سر گرفته نشده است.
در چهاردهم دسامبر 2001 ، رفسنجانی که محتملا دومین مرد قدرتمند ایران است، اعلام کرد که "یک بمب اتمی کافی است که تمامی اسرائیل را کاملا منهدم کند. اما همان بمب در دنیای اسلام فقط موجب خرابی خواهد شد." وی اضافه کرد که، "این سناریو زیاد غیر قابل تصور نیست." [31]
در نقل قولی از سخنرانی آیت الله محمد باقر خرازی، دبیر کل حزب الله، در 14 فوریه 2005، که در سایت ایران امروز درج شده بود وی گفته است "ما توانائی ساختن بمب اتم را داریم و همین کار را هم خواهیم کرد. ما نباید از کسی بترسیم. امریکا بیش از یک سگ پر سر و صدا نیست."
در نقل قولی از سخنرانی آیت الله محمد باقر خرازی، دبیر کل حزب الله، در 14 فوریه 2005، که در سایت ایران امروز درج شده بود وی گفته است "ما توانائی ساختن بمب اتم را داریم و همین کار را هم خواهیم کرد. ما نباید از کسی بترسیم. امریکا بیش از یک سگ پر سر و صدا نیست."
در 29 ماه می 2005 ، حجت الاسلام غلامرضا حسنی نماینده مخصوص رهبر در استان آذربایجان غربی اعلام کرد که یکی از مهمترین هدف های ایران دستیابی به سلاح اتمی است. "بمب اتمی . . . هم باید ساخته شود." وی ادامه داد " قرآن به مسلمانان حکم کرده است تا هر چه بیشتر قوی شوند و تمامی نیروها را در دسترس داشته باشند تا قوی شوند." عدم محبوبیت حسنی در نزد ایرانیان ارتباطی به اصل موضوع ندارد. به عنوان یکی از محرمین و رازداران خامنه ای گفتار حسنی دریچه ای به افکار رهبر است. در فوریه 2006 ، در سایت اینترنتی روز، که به کمپ اصلاح طلبان نزدیک است نقل قولی از محسن غرویان بود که حاکی از این بود که دستیابی ایران به بمب اتمی یک اقدام "طبیعی" است. [34] محسن غرویان، که خود نیز یک روحانی است از نزدیکان اصلی آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، و یکی از سرشناس ترین نظریه پردازان رژیم است.
عدم اعتماد به سران تهران فقط ناشی از سخنان آنها نیست، بلکه بیشتر بر اساس اعمال آنها است. در دسامبر سال 2002، عکس های ماهواره گزارشات قبلی مبنی بر ساختن تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز، حدود یک صد و سی مایل در جنوب تهران، و تاسیسات آب سنگین در خنداب، واقع در سی و دو مایلی شمال غربی اراک ، را تائید کردند. احداث چنین ساختمانهائی قبلا به سازمان جهانی انرژی اتمی گزارش نشده بود. [35]
عدم اعتماد به سران تهران فقط ناشی از سخنان آنها نیست، بلکه بیشتر بر اساس اعمال آنها است. در دسامبر سال 2002، عکس های ماهواره گزارشات قبلی مبنی بر ساختن تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز، حدود یک صد و سی مایل در جنوب تهران، و تاسیسات آب سنگین در خنداب، واقع در سی و دو مایلی شمال غربی اراک ، را تائید کردند. احداث چنین ساختمانهائی قبلا به سازمان جهانی انرژی اتمی گزارش نشده بود. [35]
در فوریه 2003 ، آژانس بین المللی انرژی اتمی ، تیمی از بازرسان ویژه خود را برای تائید ادعاهای تهران که "تمامی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی شفاف، آشکار و صلح آمیز هستند" روانه ایران کرد. [36] گزارش متعاقب این هیات عمق ترفند های ایران را نشان داد. ایران، ساختن 164 سانترفیوژ را به اتمام رسانده بود، در حال ساختن 1000 دستگاه جدید بود و طرح ساختمانی را در دست داشت که گنجایش حداقل 50000 دستگاه دیگر هم داشته باشد. بازرسان اعلام کردند که تهران واردات یک تن اورانیوم از چین را پنهان کرده و در ضمن مقداری از اورانیوم غنی شده نیز گم شده و قابل پی گیری نیست. [37]
ادعا های اولیه دولت ایران مبنی بر اینکه تمامی برنامه های هسته ای ایران بومی بوده و فقط برای مقاصد صلح آمیز میباشند دروغ از آب درآمد. همانطور که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داده بود، "هنوز دلیل وجود فلز اورانیوم برای چرخه سوخت هسته ای در تاسیاست ایران روشن نشده است. زیرا رآکتورهای آب سبک و رآکتورهای آب سنگین، هیچکدام، احتیاجی به فلز اورانیوم برای سوخت ندارند." [38]
پس از اینکه دروغ مقامات ایرانی آشکار شد، آنها داستان خود را بکلی عوض کردند. آنها از اصرار بر بومی بودن برنامه های اتمی خود دست برداشتند و ادعا کردند که اورانیوم های بسیار غنی شده به همراه دستگاه های وارداتی، احتمالا از پاکستان، به ایران رسیده اند. [39] پاتریک کلاسون، یکی از دو نویسنده کتاب "مهار کردن جاه طلبی های اتمی ایران" میگوید، "اگر این داستان حقیقت داشته باشد، ایران تا کنون به مقدار قابل ملاحظه ای از کمکهای خارجی بهره گرفته است و توانائی بسیاری هم در پنهان کاری از خود نشان داده است." [40]
حزب اللهی های امام زمانی بعدها اعتراف کردند که آزمایشات شیمیائی جدا سازی پلوتونیوم را با موفقیت انجام داده اند. پلوتونیوم 210 برای انفجار بمب اتمی از طریق واکنش های زنجیره ای قابل استفاده می باشد. [41] اگرچه در آنزمان مقامات ایرانی به بازرسان آژانس اتمی قول دادند که بزودی غنی سازی را متوقف خواهند کرد، اما هرگز به وعده خود وفا نکردند. [42] تهران، یکبار دیگر دروغ گفت تا به امتیاز های کوتاه مدت دیپلماتیک دست یابد. در 10 آگوست 2004 ، خرازی گفت که ایران غنی سازی را از سر نخواهند گرفت مگر اینکه تغییرات قابل ملاحظه ای در امنیت و منافع ملی ایران به وجود بیاید. [43] وقفه کوتاه در غنی سازی هفت هفته بیشتر طول نکشید و ایران غنی سازی را از سر گرفت بدون اینکه تغییرات قابل ملاحظه ای در شرایط امنیت و منافع ملی ایران به وجود بیاید. در حقیقت در آنزمان، موضع ژئوپولوتیکی ایران محکم تر شده بود، زیرا از یک طرف نیروهای امریکائی در عراق درگیر شورش های خونین شدند و از طرف دیگر قیمت نفت به بالا ترین میزان خود رسید. نیت قلبی خرازی، و اینکه وی قصد نداشت دروغ بگوید، باید که از دید ناظران غربی بی اهمییت باشد. در آوریل 2004 ، آژانس بین المللی انرژی اتمی رسوبات اورانیوم غنی شده در حد بمب اتمی را در تاسیسات دیگر پیدا کرد. [44] باز دروغ ایران فاش شد. در 24 سپتامبر 2004 ، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین ، اطریش، ملاقات کردند. پس از بازگو کردن فهرست طولانی دروغهای تهران، تصمیم شورای حکام بر این شد که ، "زیر پا گذاشتن مفاد عهد نامه ان تی پی ( منع گسترش سلاحهای هسته ای) ، بی توجهی به الزامات قانونی خود در قبال عهد نامه، . . . به عنوان قانون شکنی از سوی ایران تلقی میشود." [45]
اگر نه دروغ های آشکار، تهران دائما روح معاهده ان تی پی را نقض میکند. از یک طرف متمم معاهده را امضا میکند ولی از طرف دیگر آنرا تصویب نمیکند. با این ترفند ها، هم ایران از امتیازات امضا کردن معاهده ان تی پی ، مانند دسترسی به تکنولوژی پیشرفته ، برخوردار می شود و هم از بازرسی های دقیق که لازمه مراعات مفاد متمم عهدنامه هستند، سر پیچی میکند. [46] مقامات ایرانی همچنین قول داده بودند که تا تصویب متمم عهدنامه در مجلس، مفاد آنرا کاملا مراعات کنند. اما باز هم این قول خود را شکستند. [47] بر اساس گزارشات آسوشیتد پرس، در اوائل سال جاری، دولت ایران به بازرسان آژانس بین المللی اجازه نداد تا از تاسیسات نطنز بازدید کنند. این یک تخلف آشکار مفاد ان پی تی بود